شريف ترين دلها دلي است كه در آن انديشه آزار كسي نباشد
باهرچه عشق نام تورا می توان نوشت باهرچه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را با دستهای روشن تو می توان گشود.
در این وبلاگ قصد دارم مجموعه مطالب مفید و مناسبی را جهت استفاده بازديدكنندگان ارائه نمایم. در ضمن دوستاني كه تمايل به تبادل لينك دارند اين امكان به صورت خودكار در وبلاگ موجود مي باشد.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
ايران سراي من
است و
آدرس
baymani.LoxBlog.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
حسین پناهی، هیچ کس نبود نه نویسنده، نه شاعر، نه بازیگر. او تمام رازهایش را یک جا حراج کرد. فقط همین، فقط "حراج کردم همه رازهایم را یک جا دلقک شدم با دماغ پینوکیو و بوته گونی به جای موهایم..."
من باور دارم؛ كه ما مسئول كارهایى هستیم كه انجام مىدهیم، صرفنظر از اینكه چه احساسى داشته باشیم.
من باور دارم؛ كه دو نفر ممكن است دقیقاً به یك چیز نگاه كنند و دو چیز كاملاً متفاوت را ببینند. من باور دارم؛ كه زندگى ما ممكن است ظرف تنها چند ساعت توسط كسانى كه حتى آنها را نمىشناسیم تغییر یابد. من باور دارم؛ كه هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.
جملات زیبا و پرمعنی در مورد موفقیت و انگیزه، باعث می شوند که روزها و هفته های سخت را به راحتی و با باور بیشتری پشت سر بگذاریم و شجاعت دنبال کردن اهداف و رسیدن به رویاهایمان را پیدا کنیم. در اینجا چند جمله انگیزشی را جمع آوری کرده ایم که به افراد در محل کارشان کمک خواهد کرد.
نیازی به معرفی گاندی نیست. همگان مردی که در سال ۱۹۴۷ توانست با استفاده از شیوهٔ ضدخشونت نافرمانی مدنی، استقلال هند را از بریتانیا بگیرد و در نهایت هند را از دست امپراتوری بریتانیا رهایی بخشید می شناسند. او که رهبر سیاسی و معنوی هندیها بود در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد میکرد. فلسفهٔ بیخشونتی گاندی که به معنای تلاش و کوشش برای رسیدن به حقیقت نامیده شده روی بسیاری از جنبشهای مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان و تا امروز تأثیر گذارده است.
گاندی همیشه میگفت که اصول او ساده هستند و از باورهای سنتی هندو به نامهای ساتیا (حقیقت) و آهیمسا (ضدخشونت) گرفته شدهاند. در ادامه مروری داریم بر 10 اصل گاندی برای دگرگونی جهان. جهانی که صلح، صفا و آرامش را بیشتر از هر چیز دیگری می پسندد ...
همیشه یادتان باشد که زندگی پیشکشی است برای شادمانی و خوب زیستن، لبخند زیباترین آرایش هر فرد است و مثبت اندیشی کلید خوشبختی. زندگی کوتاه تر از آن است که خود را بخاطر مسائل بی ارزش دچار استرس کنید. از همه لحظه های عمرتان لذت ببرید، کمتر قضاوت کنید و بیشتر بپذیرید و مادامی که به کسی آسیب نمی رسانید همانگونه که دوست دارید زندگی کنید و اهمیت ندهید که دیگران درباره شما چگونه فکر می کنند و چه می گویند.
وقت طلاست و زمان، گرانبهاترین گوهر عمر است؛ گرچه نیازهای آدمی بیشمار است
و بسیاری از فرصت ها در گذر زمان از دست می روند اما جسم و روح ما نیازهایی دارد
که با برآوردن آنها آرامش هر چه بیشتر را در زندگی به ارمغان می آورد.
فرصت ها را دریابیم و دریغ نکنیم از زمانهایی که چه زود می گذرند ...
روزي سقراط حکيم مردي را ديد که خيلي ناراحت و متاثر بود. علت ناراحتي اش را پرسيد. شخص پاسخ داد : در راه که مي آمدم يکي از آشنايان را ديدم. سلام کردم. جواب نداد و با بي اعتنايي و خودخواهي گذشت و رفت و من از اين طرز رفتار او خيلي رنجيدم. سقراط گفت : چرا رنجيدي ؟ مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنين رفتاري ناراحت کننده است. سقراط پرسيد : اگر در راه کسي را مي ديدي که به زمين افتاده و از درد به خود مي پيچد. آيا از دست او دلخور و رنجيده مي شدي ؟ مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمي شدم. آدم از بيمار بودن کسي دلخور نمي شود.
سقراط پرسيد: به جاي دلخوري چه احساسي مي يافتي و چه مي کردي؟ مرد جواب داد : احساس دلسوزي و شفقت و سعي مي کردم طبيب يا دارويي به او برسانم. سقراط گفت : همه اين کارها را به خاطر آن مي کردي که او را بيمار مي دانستي. آيا انسان تنها جسمش بيمار مي شود ؟ و آيا کسي که رفتارش نا درست است، روانش بيمار نيست ؟ اگر کسي فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدي از او ديده نمي شود؟ بيماري فکري و روان نامش "غفلت" است. و بايد به جاي دلخوري و رنجش نسبت به کسي که بدي مي کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبيب روح و داروي جان رساند. پس از دست هيچ کس دلخور مشو و کينه به دل مگير و آرامش خود را هرگز از دست مده. بدان که هر وقت کسي بدي مي کند در آن لحظه بيمار است
• خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!
• برای زندگی کردن دو راه وجود دارد. یکی اینکه گویی هیچ معجزه ای وجود ندارد و دیگری اینکه گویی همه چیز یک معجزه است. • خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!
• برای زندگی کردن دو راه وجود دارد. یکی اینکه گویی هیچ معجزه ای وجود ندارد و دیگری اینکه گویی همه چیز یک معجزه است.
1. تخیل مهم تر از دانش است چراکه دانش محدود است اما تخیل همه ی هستی را در آغوش دارد، پیشرفت را مشابه سازی می کند و در مقابل چشمانت قرار می دهد و قادر است انقلابی سهمگین به پا کند.
2. تفاوت بین نبوغ و حماقت در آن است که نبوغ محدودیت هایی دارد.
3. هرگز پرسشگری را کنار نگذار، کنجکاوی بشر حتماً علتی دارد.
4. علم بدون دین سست است و دین بدون علم کور.
5. دو چیز نامحدود است، جهان و حماقت بشر! البته درباره ی جهان مطمئن نیستم!
6. افتادن در دام عاشقی احمقانه ترین کاری نیست که بشر انجام می دهد ولی مطمئناً علت این افتادن جاذبه ی زمین نیست.
7. زیباترین تجربه ها ناشناخته ترین آنهاست و این اساسی ترین احساسی است که خاستگاه علم و هنر ناب محسوب می شود.
8. کسی که هرگز اشتباه نکرده کسی است که هرگز تلاش نکرده است.
9. بیشتر از آنچه برای موفق بودن تلاش می کنی برای با ارزش بودن تلاش کن.
10. چشمگیرترین اثرات کاربردی علم آن است که به ابداع چیزهایی میدان می دهد که بر غنای زندگی می افزایند، هرچند آن را پیچیده تر هم می کنند.
نام آلبرت اینشتین در جهان به مثابه ی هوش فراوان و استعداد و نبوغ است. درست است که همه ی ما فیزیکدان نیستیم اما می توانیم از شیوه ی زندگی اش برای رسیدن به موفقیت درس های بسیاری بگیریم.
مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید:
نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند.
کشیش گفت:
بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم.
خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی.
اما در مورد من چی؟ من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را. حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟
می دانی جواب گاو چه بود؟
جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که
“هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم”
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.
زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد.
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد،
تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد
و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم.
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید؟
تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید.
اگر طالب زندگی خلاقتر و نشاطآورتری هستید، باید گاه تأمل کنید و روی سخنان حکمتآمیز بزرگان دقت کنید، سخنانی که با گذشت زمان، رنگ کهنگی به خود نمیگیرند و میتوانند نسلهای متعددی را به پیش ببرند. اینشتین در سال ۱۸۷۹ زاده شد، اما سخنان او تا به امروز معتبر باقی ماندهاند.
بهانه کافی است. کارتان را بکنید یا نکنید اما بهانه نیاورید. از مغز شگفت انگیز خود برای توجیه کردن و بهانه آوردن که چرا فلان اقدام را انجام ندادهاید ، استفاده نکنید. کاری صورت دهید و دست به کار شوید. برای خودتان تکرار کنید مسئولیت به گردن من است.
گاهی اوقات مهم ترین مانع دستیابی ما به خواسته هایمان دقیقا جلوی چشمانمان است اما به آن بی توجهیم. شاید هم چون همیشه جلوی چشممان است نمی بینیمش. اگر از زاویه جدید نگاه کنیم به قول معروف یک شبه می توانیم ره صد ساله برویم.
در اين مطلب، به 10 نکتهي طلايي از درسهاي زندگي «آلبرت انيشتين» اين دانشمند نامي خواهيم پرداخت. اميد است با تفکّر و تأمّل در اين نکات طلايي و بهکار بستن آنها در زندگي روزمره، راههاي زندگي متعالي را بياموزيم
آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !
اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !
و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود.
"جورج برنارد شاو"، سیمای درخشان درام انگلستان و استاد كمدی نویس عصر و منتقد اجتماعی بود که در نوشته هایش به دشواری های اخلاقى زمان خود مى پرداخت و در تلاش بود تا با استفاده از طنز و كنایه، هدف خود را بیان كند. برنارد شاو یکی از برترین نقادان موسیقی و تئاتر نسل خود (۱۸۵۶ - ۱۹۵۰) به شمار می رود تا جاییکه از او به عنوان تواناترین نمایشنامه نویس بریتانیایی پس از "شکسپیر" یاد می کنند. در این جا گوشه ای از نوشته هایش را خواهید خواند :
علم تنها زمانی خطرناک میشود که خیال کند به هدف خود رسیده است.
سکوت بهترین شکل بروز تمسخر است.
اولین وظیفه ما این است که فقیر نباشیم.
آزادی یعنی مسئولیت پذیری، برای همین اکثر آدمها از آن وحشت دارند.
تمام حقایق بزرگ در ابتدا توهین به مقدسات تلقی میشوند سپس به سخره گرفته می شوند و در نهایت به عنوان امری بدیهی پذیرفته می شوند.
حسب و نسب زن و شوهر از رفتاری که موقع پرخاش و جدال با هم میکنند، معلوم می شود.
عده بسیار کمی از مردم در طول سال بیش از دو یا سه بار فکر میکنند. اما من با یکی، دو بار فکر کردن در هفته برای خودم شهرتی دست و پا کرده ام.
وقتی یک احمق کاری را انجام می دهد که از آن شرمسار است، مرتب تکرار می کند که دارد به وظیفه اش عمل می کند.
ازدواج از این جهت محبوبیت دارد که حداکثر وسوسه را با حداکثر شانس در می آمیزد.
در زندگی دو تراژدی وجود دارد. اولی اینکه به مراد قلبت نرسی و دومی اینکه به آن برسی.
حواست باشد چیزی را که دوست داری، به دست آوری. در غیر اینصورت مجبور می شوی چیزی را که به دست می آوری، دوست بداری.
ترور شدید ترین نوع سانسور است.
هیچ عشق خالصانه ای وجود ندارد مگر عشق به غذا.
در هنگام آتش کدام نقاشی را در موزه ملی نجات خواهم داد؟ البته آنی که به در نزدیک تر است.
موفقیت هرگز اشتباه نکردن نیست، بلکه هرگز یک اشتباه را دوباره انجام ندادن است.
بیس بال یک مزیت بزرگ نسبت به کریکت دارد و آن این است که زود تمام می شود.
اولین عشق فقط یک حماقت کوچک با کنجکاوی بسیار است.
بی ریا بودن خطرناک است مگر احمق هم باشید.
هیچ چیز بهتر و آسانتر از طرفداری از فقرا یک نویسنده را ثروتمند نمیسازد.
کنفرانس محل اجتماع افرادی است که به تنهایی نمیتوانند مشکلی را حل کنند، بنابراین گرد هم جمع میشوند تا به اتفاق به این نتیجه برسند که کاری نمیشود کرد.
وقتی پلنگی انسانی را میکشد به این میگویند وحشیگری اما وقتی انسانی پلنگی را میکشد به آن میگویند شکار.
عشق اشتباه فاحش فرد در تمیز دادن یک آدم معمولی از بقیهی آدمهای معمولی است.
وقتی که انسان بخواهد ببری را بکشد اسمش را ورزش میگذارد اما اگر ببر بخواهد او را بکشد اسمش درنده خویی است.
یک مرد تا زمانی که صحبتهایش را انکار نکنید حرفی نمیزند!
اگر وقت کافی باشد هر چیزی برای هر کسی دیر یا زود اتفاق میافتد.
وقتی چیزی خندهدار است با دقت در آن حقیقتی پنهان را جست و جو کنید!
انسانهای خوشبین و بدبین هردو برای جامعه مفید هستند، خوشبین هواپیما را اختراع میکند و بدبین چتر نجات را!
تنها کسی که با من درست رفتار میکند خیاطم است که هر بار که مرا میبیند، اندازههای جدیدم را میگیرد؛ بقیه به همان اندازه قبلی چسبیدهاند و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.
مرد خردمند سعی میکند خودش را با دنیا سازگار کند و مرد نابخرد اصرار دارد که دنیا را با خودش سازگار کند. بنابراین کلیه پیشرفتها بستگی به تلاشهای مرد نابخرد دارد.
مردها را شجاعت به جلو میراند و زنها را حسادت !
شما همه چیزها را آنگونه که هست میبینید و میپرسید که "چرا" و من چیزها را آنگونه که هیچوقت نبودهاند تصور میکنم و میپرسم "چرا که نه؟"
ما از تجربه کردن میآموزیم که انسان هیچگاه از تجربه کردن چیزی نمیآموزد.
اگر شما یک سیب داشته باشید و من هم یک سیب و سیبها را با هم عوض کنیم، همچنان هر دویمان یک سیب داریم؛
اما اگر شما یک ایده داشته باشید و من هم یک ایده و اگر ایده هایمان را عوض کنیم، آنگاه هر کدام از ما دو ایده دارد.
هرگاه قصد شوخی دارم، حقیقت را بیان میکنم و این بزرگترین شوخی جهان است.
روش جوک گفتن من این است که واقعیت را بگویم. واقعیت خندهدارترین لطیفه دنیا است.
حاضر جوابی های جورج برنارد شاو
روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید: "شما برای چی می نویسید استاد؟" برنارد شاو جواب داد: "برای یک لقمه نان"
نویسنده جوان برآشفت که: "متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم!"
و برنارد شاو گفت: "عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم!"
روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت و گفت:
آقای شاو ! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است!
برنارد شاو هم سریع جواب میدهد : بله ! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید
1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. (حضرت علی علیهالسلام)
۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند. (مارتین لوترکینگ)
۲. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی. (رودی)
۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)
۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)
۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)
۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)
۸. آنکه خود را به امور کوچک سرگرم میکند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)
۹. اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)
۱۰. زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)
۱۱. دوست داشتن انسانها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)
۱۲. عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)
۱۳. ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیمودهایم میتوانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)
۱۴. جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)
۱۵. هنر، کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)
۱۶. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا میکنند. (والترنیس)
۱۷. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)
۱۸. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)
۱۹. در جستجوی نور باش، نور را مییابی. (آرنت)
۲۰. برای آنکه کاری امکانپذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)
۲۱. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)
۲۲. آدمی ساختهی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشیده است. (مترلینگ)
۲۳. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها. (بلیک)
۲۴. برده یک ارباب دارد اما جاهطلب به تعداد افرادی که به او کمک میکنند. (بردیر فرانسوی)
۲۵. هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)
۲۶. نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)
۲۷. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا میکنی. (نیما یوشیج)
۲۸. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر میاندازند. (نیچه)
۲۹. زیبائی در فرا رفتن از روزمرهگیهاست. (ورنر هفته)
۳۰. برای کسی که شگفتزدهی خود نیست معجزهای وجود ندارد. (اشنباخ)
۳۱. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر دربارهی پرسشهایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون میکند. (ادگارمون)
۳۲. "عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)
۳۳. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
۳۴. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخمن)
۳۵. تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)
36. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
۳۷. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکسمکنزی)
۳۸. من تنها یک چیز میدانم و آن اینکه هیچ نمیدانم. (سقراط)
۳۹. دانستن کافی نیست، باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)
۴۰. تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را. (حضرت علی علیهالسلام)
۴۱. خداوند، روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم مینویسد. (برزیلی)
۴۲. تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است. (انگلس)
۴۳. كسی كه دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. (گوته)
۴۴. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)
۴۵. اگر میبینی کسی به روی تو لبخند نمیزند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)
۴۶. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست میارزد. (سقراط)
47. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)
۴۸. ضعیفالاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار آلنپو)
۴9. لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد. (بودا)
۵۰. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)
۵۱. برای اداره كردن خویش، از سرت استفاده كن و برای اداره كردن دیگران، از قلبت. (دالایی لاما)
۵۲. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)
53. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)
54. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)
55. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)
56. آنكه می تواند، انجام می دهد، آنكه نمی تواند انتقاد می كند. (جرج برنارد شاو)
57. لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر علی شریعتی)
58. بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود كه از میان ما رفته باشند. (امرسون)
59. از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)
60. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)